۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

افزایش حقوق مهندسان گوگل

اريك اشميت، مدير عامل گوگل، بيش از 23 هزار كارمند اين شركت را از طريق اي‌ميل از افزايش حقوق مطلع كرد. گوگل علاوه بر افزايش حداقل 10 درصدي حقوق، به تمامي كارمندانش براي تعطيلات سال نو هزار دلار پاداش مي‌دهد. این اقدام گوگل احتمالا به این خاطر است که مهندسان نرم ا فزار این شرکت این شرکت را ترک نکنند و به این شرکت وفادار بمانند . همین چند روز پیش بود که پدر گوگل مپ و سرویس wave این شرکت را به مقصد facebook ترک کرد.

اما شاید براتون جالب باشه بدونید که مهندسان نرم افزار در شرکت های معروف صنعت IT چقدر حقوق می گیرند : متوسط درآمد یک مهندس نرم افزار گوگل $97,840 می باشد و گستردگی درآمد بین $80,000 و $150,000 است.

در کنار این درآمد امتیازات و پاداش هایی بین $20,000 تا $45,000 در سال نیز به این افراد داده می شود.

در مجموع می توان گفت که یک مهندس نرم افزار در گوگل به طور متوسط $112,573 در سال درآمد خالص دارد.حقوق کارکنان یاهو و مایکروسافت نیز مشابه گوگل می باشد با این تفاوت که پاداش ها در یاهو و مایکروسافت کمتر است و این مساله باعث شده است متوسط درآمد خالص سالانه در یاهو و مایکروسافت به ترتیب $105,642 و $105,375 باشد. این در حالی است که متوسط درآمد مهندسان نرم افزار در شرکت اپل تنها$89,000 می باشد.

منابع : سیلیکون الی اینسایدر و سایت تحلیلی خبری عصر ایران

سلام دوستان ببخشید وقتتون رو می گیرم اما یه مطلبی منو شوکه کرده ! و اون هم شمارنده فید وبلاگم هست که روی 38 و این در حالی که من وبلاگمو نه اصلا به کسی معرفی نکردم و نه جایی کامنت گذاشتم ! فقط می خوام بدونم آیا این آمار واقعی یا نه ! چون فید برنر بعضی وقتها غیر قابل اعتماد میشه و آمار درستی اعلام نمی کنه ! بنابراین ازتون خواهش می کنم در بخش نظرات شده حتی یک نقطه بذارید و منو مطمئن کنید ازتون ممنون می شم . با تشکر فراوان.

۱۳۸۹ مهر ۱۰, شنبه

اولین روز مهر

خوب اول مهر امسال هم اومد ! اما امسال با سال های قبل برای من تفاوت های زیادی داشت.بعد از چهار سال تونستم تو روی پدر و مادرم نگاه کنم وبه بچه هایی که می رن مدرسه حسودی نکنم ! واقعا خیلی دوست دارم به دوران مدرسه برگردم و پشت اون نیمکت هایی که روش یادگاری های بچه ها ی سالهای قبل درس بخونم اما حیف که همیشه دوست داشتم زود مدرسه ام تموم بشه و به اصطلاح خودمون بزرگ شیم اما دریغا که تازه سختی ها شروع میشه !

اول مهر واسه من روز خوبی نیست ! هیچ وقت نتونستم با هاش ارتباط برقرار کنم ! همیشه تا چند وقت بعد از شروع مدارس حال خوبی نداشتم ! یادمه یکبار فکر کنم دوم راهنمایی بودم که جورابم گم شد ! آقا منم زدم زیر گریه . حالا گریه نکن کی گریه کن ! بعد بردنم پیش ناظم مدرسه زنگ هم خورده بود . ناظم هم بعد یک ربع منو برد سر کلاس .معلم هم اومده بود سر کلاس داشت راهبرد خودشو برای سال تحصیلی جدید تشریح می کرد که من با ناظم وارد کلاس شدم . بعد ناظم به معلم گفت : اینو بزارید بیاد سر کلاس جوراباشو گم کرده حالش خوب نیست داره گریه می کنه! همون موقع کلاس منفجر شد و بچه ها زدن زیر حنده!

یکی از دوست های صمیمیم هم هر وقت می خواست حالمو بگیره این خاطر و یادم می آورد!

اما من به خاطر جورابام گریه نمی کردم بلکه به خاطر دوری از پدر و مادرم گریه می کردم . من به پدر و مادرم خیلی وایسته ام و این وابستگی حتی تا حالا که دیگه سربازی هم رفتم ادامه داره و گم شدن جورابا فقط بهانه بود!

بعد از این گریه ها که معمولا روزهای اول مدرسه و به بهانه های مختلف می کردم دیگه آروم بودم !

من حالا افسوس اون موقع هارو می خورم .

۱۳۸۹ مهر ۱, پنجشنبه

مقدمه ای بر مقدمه

مقدمه ای بر مقدمه

*کنکور! این کلمه لعنتی که با پول و اضطراب و استرس همراه شده ! بالاخره از سدش گذشتم یا بهتره بگم ردم کردم ! با دانشگاه آزاد و پیام زور ( می خواد به مردم به زور مدرک بده ) و غیر انتقاعی و ... حالا دیگه همه می رن دانشگاه ! پدرم هم که دید هیچ کدوم از بچه هاش دانشگاه نرفتن موافقت کرد من برم دانشگاه آزاد محلمون!

*من نمی دونم چرا آموخته هایی رو که یک دانش آموز توی چهار سال آموخته باید بیان توی چهار ساعت مورد سنجش قرار بدن و بعد یکسری موسسات بیان هی به ما استرس بدن که ای دانش پژوه ( دانش آموز نه ! چون به پیش دانشگاهی ها می گن دانش پژوه) اگر تو تابستون شروع نکنی دیگه قبول نمی شی ! وقتی تابستان تموم می شه میگن عیبی نداره از الان مهمه ! تا دو ماه مونده به کنکور همینو می گن . بعد می گن می دونستی از حالا تل کنکور مثل چهار ماه می مونه و اگر شروع کنی حتما قبول می شی ! و الی آخر ...

*دل پری از کنکور دارم اما چون فعلا عجله دارم اولین پستم رو تو اول مهر پست کنم بقیه اش رو می زارم برای بعد !

* خیلی وقت بود می خواستم یه وبلاگ داشته باشم به هر حال چند تایی رو هم درست کرده بودم اما هیچ کدوم رو ادامه ندادم اما دیگه این یکی با بقیه فرق می کنه و می خوام ادامه اش بدم ...

خوب حالا مقدمه

جمله یکی انتشارات کنکور رو برای مقدمه ام می زارم :

من برای گفتن حرفی به میان شما آمده ام